پسر خانم معلم هم ثبت نام کرد

*گزارشی از ثبت نام روز دوم دبیرستان دوره اول علامه طباطبایی- واحد گلستان

ساعت از ۶ بعدازظهر گذشته است. پذیرفته‌شدگان آزمون ورودی مدارس علامه طباطبایی، با پدر و مادر خود برای ثبت نام به واحد گلستان آمده اند. ظرفیت پذیرش دانش آموز واحد گلستان محدود است و هر خانواده بعد از مطالعه دفترچه معرفی این واحد به صورت اختصاصی با مشاور ثبت نام صحبت و سوال‌های خود را مطرح می‌کند.

خانواده ها در گروه های کوچک با همراهی مشاور از امکانات مدرسه مانند کارگاه و آزمایشگاه و سایت دیدن می کنند. همراه آنها به کارگاه می روم از فرزین که به همراه خانواده اش به مدرسه آمده است می پرسم: «برنامه ات برای آینده چیست؟» او تصمیم خود را از مدتها قبل گرفته و دوست دارد تا در رشته صنایع تحصیل کند و و بعد کارگاه نجاری خودش را اداره کند. فرزین از دیدن کارگاه واحد گلستان به وجد آمده است.

تا حالا کسی برنده پلی استیشن نشده است!

دو نفر از بچه ها رو به روی تابلو جوایز ایستاده اند و به لیست بلند جایزه ها و امتیازات لازم برای بردن هرکدام از آنها نگاه می کنند. آرمان به محمد می گوید که می خواهد تا قبل از ترم اول ۵ هزار امتیاز جمع کند و برنده یک دستگاه پلی استیشن ۴  بشود. مربی پرورشی واحد گلستان که کمی دورتر ایستاده با لبخند می گوید: «پس باید خیلی درس بخوانید چون تا حالا کسی نتوانسته است این جایزه را ببرد.» خانواده علی مراحل ثبت نام را تکمیل کرده است و در حال خروج از مدرسه هستند.. پدر علی می گوید: «می خواستیم منتظر نتیجه آزمون ورودی دیگر مدرسه ها بمانیم اما علی اصرار دارد که در این مدرسه درس بخواند». او اصلی ترین انتظار خود از مدرسه را توجه ویژه به مسایل و مشکلات سنین نوجوانی بیان می کند. علی کمی خجالتی است و زیاد حرف نمی زند، فقط می گوید: «کمی از این که درس ها سخت بشود می ترسم ولی خوشحالم که می خواهم وارد مقطع جدید شوم.»

پرونده دانش آموزان الکترونیک می شود

حجت حضرتی، مدیر دبیرستان دوره اول علامه طباطبایی – واحد گلستان در شلوغی کارش هم به سوالاتم درباره روند ثبت نام دانش آموزان پاسخ می دهد. او یکی از اقدامات مهم مدرسه را تهیه پرونده الکترونیک می داند. «سعی کردیم در این سه سال پرونده دانش آموزان را الکترونیکی کنیم، به جز مواردی که الزام قانونی داریم، از اولیا مدارک کاغذی نمی گیریم.» حضرتی ادامه می دهد: «تعداد متقاضیان بسیار زیاد است، متاسفیم که به علت فضای محدود نمی توانیم در خدمت تعداد بیشتری از دانش آموزان باشیم. حتما در نظر داریم که فضای مدرسه را بزرگتر کنیم.»

چرا «هاوش» می خواهد به علامه طباطبایی بیاید؟

خانواده ها یکی یکی ثبت نام می کنند. حالا مدرسه خلوت تر شده است. وارد یکی از کلاس ها می‌شوم و خانواده ای را می بینم که مشغول پر کردن فرم ثبت نام هستند. «هاوش» و پدر و مادرش مانند روی نیمکت نشسته اند. از مادر «هاوش» درباره چگونگی انتخاب مدرسه علامه طباطبایی سوال می کنم. «من دبیر ریاضی هستم و از طریق همکارانم مدارس علامه طباطبایی را شناختم. برنامه های آموزشی و پرورشی مجتمع علامه طباطبایی را دیدم و خوشم آمد. «هاوش» در آزمون همه مدرسه های خوب دیگر قبول شده اما قصد دارد حتما در علامه طباطبایی درس بخواند. هدف «هاوش» رفتن به واحد ادونس است. کسب مدال در المپیادهای ریاضی آرزوی «هاوش» است که در واحد ادونس علامه طباطبایی محقق می شود». «هاوش» از خانواده خود خواسته است که در آزمون ورودی مدرسه دیگری شرکت نکند چون انتخابش را انجام داده و هدفش مشخص است: «دوست دارم در آینده دکتر بشوم و به مردم کمک کنم. دوست دارم در المپیاد جهانی شرکت کنم و با مدال به کشورم برگردم. باید در مقطع متوسطه اول سخت کوش تر باشم تا به هدفم برسم.» این را «هاوش» می گوید و به همراه خانواده اش مدرسه را ترک می کند. خانواده هاوش جزء آخرین کسانی هستند که مدرسه را ترک می کنند. کادر اجرایی واحد گلستان هم، خسته از یک روز کاری طولانی اما خوشحال از آشنایی با بچه های جدید پایه هفتم، از مدرسه خارج می شوند.

اخبار پیشنهادی